آهنگ زندگی
امروز صبح هم مثل روزهای قبل وقتی راهی مهدکودکت کردم موبایل و هندزفری رو برداشتم و زدم بیرون برای پیاده روی. دلم نمیاد هوای خوب این روزها رو مخصوصا صبحگاه رو از دست بدم. هندزفری به گوش راه افتادم و باز پیش خودم گفتم دوباره یادم رفت آهنگهایی که میخوام رو انتخاب کنم که مجبور نباشم هی آهنگ عوض کنم موقع پیاده روی .آخه اون وسط ِحس گرفتن با یه آهنگ و منتظر بعدیش بودن یهو یکی از قصه هایی که برات دانلود کردم هم میاد و مجبورم که هی عوض کنم. تو همین فکرا بودم که یهو صدای تو، تو گوشم نواخته شد... شیطونک من نمیدونم کی و چه وقت گوشی من رو برداشته بودی و صدات رو ضبط کرده بودی و بعد کلی ادا و اطوار در آوردن یکی از شعرهات رو خونده بودی .قیافه من اون لحظه دی...