یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

فاینال ترم 7a

امتحان فاینال زبانت رو دیروز برگزار کردن. چون این موسسه تازه تأسیسه خوب مشکلاتی هم داره که کنار همه مزایاش قابل چشم پوشیه ولی یه کوچولو اون ته دلم رو آزار میده. اینکه حتی تیچرتون هم تا چندروز قبل از امتحانتون خبر نداشت که قراره شما متنی بنویسید یا جمله سازی کنید. باز خدارو شکر که مربی خوبی دارین و به سرعت شمارو با این قضیه آشنا کرد و خدا روشکر امتحان خوبی رو برگزار کردین بماند که تیچر مهربونتون رو حسابی خسته کرده بودین. حدود پنج صفحه امتحان دادین و برگه هاتون رو برای تصحیح فرستادن تهران و حالا باید منتظر جوابش بمونیم ولی ما دیشب به مناسبت امتحان دادنت رفتیم شهر بازی و کلی خوش گذروندیم . تیکتهایی هم که تواین مدت جمع کرده بودی برای جایزه شهرب...
9 آذر 1393

زبان نامه

اینروزا فکرت و حرفت زبان انگلیسی شده. یه وقتهایی میشینی و باخودت انگلیسی حرف میزنی . yes I do و No I don't شده ورد زبون و سعی میکنی به انگلیسی حرفهات رو بهم بفهمونی  هرچند خیلی وقتها بدون فعل و فاعل جمله بندی میکنی ولی تلاشت ستودنیه زباندان کوچک من... کلمه هایی بلدی و میتونی به راحتی بنویسیشون که منِِ ِ آدم بزرگ بعضی وقتها توش میمونم جانِ مادر... اینروزا با زبان خوندنت منو هم به چالش میکشی ...شنبه امتحان فاینال 7aرو داری و این اولین امتحان مهم زندگیته .سوالای امتحانتون از دفتر تهران فرستادن و برای تصحیح هم میفرستن همون جا... میدونم که خیلی خوب از پسش برمیای نازنینم...         ...
3 آذر 1393

کانون کودکان برترو یسنای من

از اواخر مهر ترم جدید زبانت رو شروع کردی البته تو یه موسسه جدید به اسم کانون زبان کودکان برتر که نمایندگیش تازگی به شهر ما هم رسیده با یه شیوه بهتر و جذاب تر برای تو. یه جورایی یه مهد زبانه و تو خیلی دوسش داری. هفته ای سه روز صبحها با هم میریم و سه ساعتی سرکلاسی بدون اینکه ذره ای خسته بشی. چون کنار نوشتن و خوندن و  نوشتن املا، بازی و شعر و ورزش هم به زبان انگلیسی دارین . یه کلاس خیلی خوب و پرانرژی که با دوست قدیمیت پرستش و یلدا شاگرد جدید حسابی کیف میکنید سرکلاس. من که عاشق خوندن نیایشهای اول صبحتون هستم و حسابی سرمست میشم از thank you GOD گفتنهاتون و تشکری که برای هر چیز از خدا میکنید. تشکر میکنید از خدا به خاطر دنیای زیبا و شیرینش...
21 آبان 1393

استدلال زیبا

امروز که داشتیم با هم دیگه تکالیف زبانت رو انجام میدادیم, حرف بامزه ای زدی.داشتیم با یه سری کلمات جمله سازی میکردیم و رسیدیم به کلمه cloud .گفتم خوب یه جمله بگو .گفتی:today is rainy.بهت گفتم عزیزم  این که توش cloud نداره با قیافه حق به جانب گفتی وقتی بارون میاد خوب ابریه دیگه توش ابره!!!! !!
9 آبان 1393

شروع ترم جدید زبان

تا یه ساعت دیگه قراره ترم جدید زبانت شروع بشه یسنای من...در واقع هشتمین ترم زبانته ولی با تقسیم بندیهای موسسه اتون ، ترم 6 محسوب میشید. ترم 5 زبانت رو هم به خوبی به اتمام رسوندی و حالا دیگه میتونی کلمات سه حرفی و چهارحرفی رو به راحتی بنویسی و بخونی و حتی سرکلاس تیچرتون بهت دیکته میگه و تو مینویسی...دیگه حالا اعداد رو تا 50 بلدی و میشناسی، دایره لغاتت داره روز به روز گسترده تر میشه و یه جاهایی وسط حرفهات که فارسی چیزی که میخواستی توضیح بدی رو یادت نمیاد از واژه انگلیسیش استفاده میکنی. هرچند تو این راهی که یک سال و چندماهی هست که پا گذاشتیم خیلیها نگرانم کردن و همه اش گفتن که یادگیری زبان جدید برای تو خیلی زوده ولی من به علاقه تو باور داشتم و...
7 مرداد 1393

دوزبانه کوچولوی من

از بابا سنش رو پرسیدی. بابا  جواب داد سی و چهار.. یه کم فکر کردی و گفتی : بابا من اینجوری نمیفهمم به انگلیسی بگو ! بابا  با کلی تعجب و خنده جواب داد:34 گفتی آهان حالا فهمیدم!!!!!  صدات کردم که برام یه چیزی رو از تو اتاقت بیاری برگشتی گفتی: no,I can't گفتم بیا مامانی گیلاس بخور،گفتی:No,I don't like  
19 خرداد 1393

زبان دان کوچک من 2

یه ترم دیگه هم مثل برق و باد گذشت عسلکم... این ترمتون یه مروری بود روی سه ترم قبل و یادگیری اسم حروف و البته روی خوندن کلمات حسابی تأکید داشت. دو تا کتاب قصه را خوندین و حسابی خوندنت روون شد. نوشتن کلماتت هم خیلی قشنگه یه روزایی تخته و ماژیکت رو میاری و ازم میخوای تا بهت املا بگم و تو بنویسی .هنوز خیلی منسجم نمیتونی بنویسی ولی باز هم فوق العاده است عطر-موبایل-تراش-گردو- مداد- بیست این ها رو یه روز که خونه مادر بودیم و زینب مشغول نوشتن مشقهاش بود نوشتی و به قول خودت درس میخوندی. میبینی مادر از الان finglish رو یاد گرفتی ترم جدیدت از چهارشنبه شروع میشه که حسم میگه شاید برات سنگین بشه چون قراره دو حرفیها رو یاد بگیرین مثل(ai-oo-...
18 آذر 1392

زبان دان کوچک من

ترم سه زبان رو هم با موفقیت پشت سر گذاشتی با همه سختیهایی که برای عوض شدن مربیت داشتی. هر روز میگفتی امروز دیگه نمیرم آخه خانم صباغی(مربی ترم یک و دو) نیستش و من هر روز به یه بهانه ای بردمت کلاس .ولی توی کلاس اصلا نشونه ای از بی علاقه گی از خودت نشون نمیدادی و مربیت هم ازت حسابی تعریف میکرد فقط به نسبت ترم یک و دو ات که با خانم صباغی بودی ساکت تر شده بودی. البته فکر کنم به خاطر انرژی زیاد خود خانم مربیت بود که تو هم اکتیو تر از همیشه میشدی سر کلاسش ولی خوب مربی جدیدت شخصیتی کاملا متفاوت داشت و خیلی آرومتر از مربی اول بود واسه همین شاید آروم بودن مربی رو تو هم اثر گذاشته بود. به هر حال این ترم هم تموم شد و چند تا ازحروف دیگه رو هم یاد گرفتی ...
11 مهر 1392

پایان ترم دوم زبان

7 مرداد،تو ماهگرد تولدت ترم دوم زبانت به پایان رسید و امتحانت برگزار شد.  حالا دیگه حروفS,T,P,N,M,H,I,R,E,C,K رو با کلمه های فلش کارت مربوط به اون یاد گرفتی که حدود 100 تا کلمه میشه. دیگه سه حرفی ها رو میتونی بخونی و به هم وصلشون کنی البته تو بعضیهاشون هنوز مشکل داری ولی نسبت به سنت خیلی خوب یاد گرفتی. از یک تا بیست رو میشماری، روزهای هفته و فصلهای سال رو بلدی، 20 تا اسم میوه ها رو یاد گرفتی.اسم انواع پوشیدنیها رو یاد گرفتی.(بلوز و دامن و پیراهن و کمربند و...) مکالمه هایی که بهتون یاد دادن خیلی خوب وکاربردیه خیلی جاها دیگه از چیزایی که یاد گرفتی استفاده میکنی به جای فارسی.  . یه چیزی که الان ذهنمو درگیر ک...
9 مرداد 1392