یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

عشق دوست داشتنی من

تو آشپزخونه سرگرم بودم و تو افکارم برای جمع و جور کردن وسایل واسه یه سفر یه روزه به تهران  و تو داشتی واسه من از دوست داشتن غزل سرایی میکردی ، که با این سوالت غافلگیرم کردی : مامان دوست داشتن بهتره یا عاشق بودن!!!! و من در لحظه یاد نوشته دکتر شریعتی افتادم: عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما دوست داشتن پیوندی است خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال. عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی‌ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع می‌کند و تا هر جا که یک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نیز همگام با آن اوج می‌یابد. امیدوارم که دوست داشتن رو با ذره ذره وجودت تجربه کنی جانِ مادر ...
19 شهريور 1394

یک سفر یک تجربه

تجربه های ریز و درشتی داشتی  این چند وقته ولی بزرگترینش چند شب تنها خوابیدن تو خونه مامانی و کیلومترها دور از من و بابا بود...سفری که برای من و بابا پیش اومد و تو به خاطر نوع سفر نمیتونستی همراهیمون کنی واست یه تجربه بزرگ و هیجان انگیز رقم زد .شش شب رو تنها اصفهان پیش مامانی و بابایی و خاله نسرین مهربونت که همه امیدم برای خوشحال بودن تو اونجا بودن گذروندی به دور از بهانه گیری هایی که من انتظار داشتم ازت ..دیگه فکر کنم حسابی بزرگ شدی و خیلی بیشتر ازینا میتونم به تواناییهات اعتماد کنم....این تجربه برای منم هیجان انگیز بود چون تو این پنج سال و نیم تنها دوشب ازمن دور خوابیدی ولی اون هم توی یک شهر و زیر گوش خودم و مطمین بودم اگه مشکلی پیش ب...
18 مرداد 1394

پیش دبستانی به سبک مهرآیین

پیداکردن یه مدرسه خوب کار سختی بود خصوصا اینکه تو پروژه مهدت یه شکست داشتم و خیلی از مهدت راضی نبودم با همه تحقیقهایی که کرده بودم... ولی خوب اینبار تمام تلاشم رو کردم که کمتر اشتباه کرده باشم و یه مدرسه خوب برات پیدا کنم .مهرآیین اسم مدرسه اتِ و امید دارم که روزهای طلایی اونجا در انتظارت باشه عزیزم... ولی خودمونیم زود بزرگ نشدی؟؟           
2 تير 1394

اول تیر و یک دنیا روشنایی

تو تمدن ایرانیمون اول تیر رو به خاطر بلندترین روشنایی سال جشن میگیرن ولی تو خونه ما یک تیر یعنی تولد قهرمان اینروزای زندگی تو... بهترین روشنایی زندگیت بابا محمد مهربون... تولدش هزاران بار مبارک
1 تير 1394

حباب بازی

یه روز خوب کنار دوستای خوب میتونه خاطره ساز باشه به خصوص اینکه با یه سرگرمی جالب برای شما همراه باشه. به پیشنهاد دوست خوبمون مامان مهبد یه بعدازظهر رو جمع شدیم تا شما حباب بازی کنید و چقدر هم خوش گذشت .عکسها رو ببین :     ...
30 خرداد 1394

پیوست پست قبلی

زین پس به جای واژه روزه کله گنجشکی از واژه بدیع و زیبای روزه کله گلنجی استفاده میکنیم....(با ضمه بر گ و کسره بر ل) واقعا چرا میگیم روزه کله گنجشکی؟؟؟!!!!!
27 خرداد 1394

موش تیغی

یه جاهایی اصلا دلم نمیخواد کلمات اشتباهت رو تصحیح کنم. اونم وقتی میگی مساقبه و موش تیغی.... اون لحظه که میگی موش تیغی میخوام درسته قورتت بدم شیرین بیانم...
21 خرداد 1394

مروارید همیشگی

دندونهای دایمیت انگار خیلی عجله دارن که رخ نشون بدن نازنینم... دوسه باری دلت میخواست تنهایی مسواک بزنی و منم مانعت نشدم و خوشحال بودی از این مستقل شدن. پنج شنبه ای که گذشت موقع مسواک کردن اومدم پیشت تا باهم مسواک بزنیم که چشمم به مروارید جدیدی افتاد که پشت دندونهای شیریت سرزده بود....دندون شیری جلوت هم لق شده بود ولی اونقدر لق نشده بود که بیفته . روز شنبه رفتیم دندونپزشکی و دکتر با دیدن دندونهات گفت دوتاجلویی رو بکشی و کشیدی ...و خیلی خوشحالی ازین قضیه چون حس میکنی الان خیلی بزرگ شدی....برای شجاعتی که داشتی تو مطب دندونپزشکی،یه عطر باربی بهت جایزه دادیم که خیلی دوسش داشتی و چندباری ازم خواسته بودی که برات بخرم. شبم موقع خواب دندونات رو که خ...
4 خرداد 1394

کوچولوی ریز بین

خیلی وقت بود که ازمون ذره بین میخواستی و آرزوی داشتنش رو داشتی ... دیروزبابا یه ذره بین برات خریده بود و حسابی کیف میکردی. من و بابا داشتیم حرف میزدیم که یهو درومدی گفتی بابا ذره بینش ازین خوباس یا نه؟ صبح بیدار نشم ببینم ذره بینم کوچولو نشون میده!!!!!!
29 ارديبهشت 1394