شکرانه
خدایا شکرت!!! همه چیز تموم شد.دخترکم به موقعیت جدیدش عادت کرد. دو شب به راحتی خوابیده تا صبح.حتی یکبار هم بیدار نشده. اصلا باورم نمیشه که به این زودی به شرایط جدیدت عادت کردی گلکم. باید از همه تشکر کنم به خاطر دلگرمیاشون. بابا محمد که خیلی خیلی زحمت کشید و هم با تو بازی میکرد و شبها با ماشین بیرون میبردت تا بخوابی و هم به من روحیه میداد تا بتونم با این شرایط کنار بیام.مرسی بابایی.
خاله افسانه میگفت بعضی وقتها مامانها باید کاری رو واسه بچه انجام بدن که خیلی خیلی سخته ولی نتیجه خوبی داره. واسه منم خیلی سخت بود که دیگه بهت شیر ندم ولی چون دکترت خواست که این کار به سرعت انجام بشه مجبور بودم چون شما اصلا وزن اضافه نکرده بودی و وضعیت خوبی نداشتی.الان خداروشکر غذاخوردنت بهتر شده خودت طلب غذا میکنی و من از این بابت خیلی خیلی خوشحالم.
مامان خیلی خیلی دوستت داره گلم