یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 3 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

ناگفته های مادرانگی

1396/6/13 0:12
نویسنده : مامان الهه
571 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از صبحونه وکارهای روتین صبحها .،رستا رو خوابوندم تا کار اتوکشی لباسها که دوروز بود طول کشیده بود تموم کنم ،شیطنت رستا وقت اتوکشی کار رو برامون کند میکنه. با خیال راحت آهنگ جدید همایون شجریان رو از موبایلم انتخاب کردم و مشغول شدم هنوز بیت اول تموم نشده تو اومدی با کتاب زبانت تو دستت و خواستی برام درس جدیدتون رو بخونی ،بدجور تو حالم خورد که چرا الان ،همین الان که من هوس شنیدن یه موزیک دلنواز به سرم زده،ولی دلم نیومد ذوق خوندنت رو ازت بگیرم و تو با صدای بلند همه درسهای زبانت رو خوندی برام و منم لباسها رو اتو زدم،وقتی خوندنت تموم شد خوشحال اومدم که آهنگم رو گوش بدم که رستا بیدار شد... الان هم که آخر شب شده من هنوز در حسرت شنیدن همون آهنگم... هرچند شادی تو لذتش خیلی بیشتر بود.مادرم دیگه .به قول فریبا جون ما هیچ ما فرزندان.
پی نوشت:داریم آماده میشیم برای مدرسه و اول مهر،

پسندها (1)

نظرات (0)