یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

روزهای طلایی پاییز

1393/9/25 13:29
نویسنده : مامان الهه
489 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای پاییزیمون هم داره تموم میشه و نفس پاییز به شماره افتاده...پاییز خوبی بود و مطمینم دلم براش تنگ میشه. روزهامون رو سعی مکینیم خوب بگذرونیم. شبهای بلند پاییز هم بساط بازیهای فکری تو پهنه. هرشب یه بازی میاری و بابا چه صبورانه هرشب باهات بازی میکنه . چه خوبه که سرگرمیات شده بازیهای فکری  من که خیلی خوشحالم.

این روزا دارم کمکت میکنم که همیشه نمیشه اول بود .همیشه اول بودن و اول شدن مهم نیست .برد و باخت بازی مهم نیست. مهم اینه که از بازی لذت ببریم و کنار هم خوش باشیم .سخته ولی میتونیم مگه نه؟

این روزا دارم سعی میکنم به اندازه ببینمت. نه اونقدر زیاد که دیدن بیش از حدم دست و پای تو رو ببنده و نه اونقدر کم که متوجه کارات نباشم  و  بزرگ شدنت رو نبینم.این روزا دارم سعی میکنم یواشکی موبایل برداشتنت و بازی کردنت رو نبینم. بشقاب غذای نیم خورده ات  رو میبینم ولی سعی میکنم که چیزی نگم که آرامشت بهم بخوره. میدونم که تا خودم دست به کار غذا دادن بهت نشم امکان نداره تموم بشه و خودت به همون دو تا قاشقی که خوردی بسنده میکنی ولی چاره ای نیست باید تحمل کرد. باید بزرگ بشی باید بزرگ بشم. باید بزرگ بشیم

 

پسندها (3)

نظرات (7)

H N
26 آذر 93 7:39
کجاست دختر پاییز ..... باغ کودکی ات کلاه پوپکـی و سینـه ریــز میخکــی ات دلــم گرفته و دنبال خلوتــــی دنجــــم که باز بشکفم از بوسه ی یواشکی ات کــه باز بشکفم و باز بشکفم با تـــو کمی برقص مرا در لباس پولکی ات چقدر خاطره دارم از آن دهان مَلَس زبــان شیرینت بــا لب لواشکـی ات شبـی بغــل کن و بـر سیـنه ات بخــوابانــم به یاد حسرت شب های بی عروسکی ات چگونه در ببرم جان از این هوا تو بگو اگر رها شـوم از "بازوان پیچکی ات"* اسیــر وشادم چــو بـادبـادکـــی بستــه به شاخه های درختان باغ کودکی ات !...
مامان ترنم
26 آذر 93 8:32
منم عاشق فصل پاييزم. غذا خوردن اين بچه‌ها هم معضليه براي خودش.
پری
26 آذر 93 13:00
سلام یلداتون پیشاپیش مبارک
مامان الهه
پاسخ
ممنونم
ღمحمدرهام ومامان سمانهღ
28 آذر 93 12:10
بسیارزیبا نوشتی الهه جونم
مامان الهه
پاسخ
ممنونم
یسنا
30 آذر 93 15:33
نازه نازه
رضوان
7 دی 93 15:35
عزیزم
مامان زينب
14 دی 93 10:30
فكر نكني من دير به دير ميام وبلاگت. من زود مام پست ها رو مي خونم ولي وقت نميشه كامنت بزارم الهه جون. از طرف من يسنام و غرق بوسه كن عزيزم.
مامان الهه
پاسخ
قربونت برم انگار این روزامون همه مثل همه منم میام میخونم و میرم و اینجوری خیلی از دوستام از دستم ناراحت شدن ولی من میخونمشون.مرسی که همراهمونی. موج عشقت از راه دور میرسه