یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

سفرنامه مشهد

1390/8/22 17:38
نویسنده : مامان الهه
667 بازدید
اشتراک گذاری

این هفته ای که گذشت رفتیم مشهد.خانم کوچولو! حسابی بهت خوش گذشت .برای اولین بار بود که شما رو پابوس امام رضا میبردیم.همه چیز واست جذابیت داشت صحن و رواقهای آیینه کاری شده.صحن طلا و گنبد طلا خیلی سر ذوقت میاورد.از همه مهمتر اون همه مهر و کتابی که اونجا دیدی. هر مهری که روی زمین بود رو برمیداشتی و میگفتی جاش! یعنی بذاریم سرجاش.تمام مهرهایی که بقیه روی زمین جا گذاسته بودن رو جمع میکردی و سر جاش میذاشتی عزیزکم.این سفر رو با قطار رفتیم که خیلی خوب بود و واسه شما راحت بود و هر آتیشی بود سوزوندی. منم گذاستم هرکاری دلت میخواد بکنی که بهت سخت نگذره آخه از اصفهان تا مشهد ١٨ ساعت بود.یسنا در حال خلق آثار هنری در راهروی قطاریسنا در حال خلق آثار هنری در راهروی قطار

یسنا در مشهد

 

یسنا در روز عرفهروز عرفه و یسنا در حال خوندن دعای عرفه

راه آهن مشهد

در انتظار سوار شدن به قطار

 

پینوشت:

مشهد که بودیم اولین برف زمستونی بارید. یسنا از دیدن برف هاج و واج مونده بود و میگفت ((ایخت ایخت)) یعنی ریخت. طفلک فکر میکرد آسمون میریزه پایین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فاطمه
27 آبان 90 20:29
آخی چه نازه این دختره،ایخت ایخت!!!!چه باحال
مامان فهیمه
6 آذر 90 0:41
سلام من مامان محمد حسینم بیا باهم دوست بشیم دخمل نازدار خیلی خوشمزه ای دوست دارم بوس