یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

ننه سرما و مهمون ناخونده اش

1391/8/27 10:14
نویسنده : مامان الهه
482 بازدید
اشتراک گذاری

 

این هفته که گذشت انگار نمیخواست تموم بشه. سرماخوردگی مهمون ناخونده خونمون شده بود و قصد رفتن نداشت. هنوز هم آثارش هست. اینقدر طول کشید که دلم میخواد همین الان همه پنجره ها رو باز کنم و بگم به سلامت دیگه اینطرفها پیدات نشه که چشم دیدنت رو نداریم!!! 

هفته پیش سرماخوردی یه سرماخوردگی کوچولو. با دارو و آب لیمو و عسل و لیموشیرین مهار شد. وقتی حالت خوب نبود مثل یه فرشته معصوم یه جا خوابیده بودی و سرفه میکردی. میگفتم مامانی سرماخوردی میگفتی: ببخشید که سرماخوردم!!! میگفتم :الهی بگردم چرا سرفه میکنی ؟ میگفتی: ببخشید که سرفه میکنم!!! یعنی دلم کباب میشد واست... خدا رو شکر که سرماخوردگیت دو روزی بیشتر طول نکشید ولی خودم بعدش از پا افتادم عجب بد بود تا همین الان هم که یک هفته گذشته هنوز سرحال نیستم. سه چهارتایی آمپول و آنتی بیوتیک و ... دیگه هیچی ازم نموند واقعا.

تو این هفته یه عروسی هم رفتیم.جشن عروسی پسرعمه بابامحمد. تو مجلس عروسی خوش درخشیدی و منو روسفید کردی بیشتر از قبل. وقتی خواهرهای عروس دورش میرقصیدن اومدی توی گوش من گفتی مامان خاله نسرین که عروس شد  خوب ،من میرم باهاش میرقصم. خاله نسرین ببین یسنا واست چه خوابی دیده!!!! بهش میگم مامانی دو سه ماه دیگه عروسی خاله ندا و عمو علیِ اونوقت هرچقدر دلت خواست برقص. برق چشماش رو میبینم که داره فکر میکنه به اون دوردورا و لبخندی میزنه از سر خوشحالی...

این چند روز که من ناخوش بودم همش میومدی میگفتی مامان خوب شو زودی خوب شو..مامان داروت رو بخور که زود خوب بشی!! نمیدونی چه کیفی میکردم وقتی میومدی نازم رو میکشیدی

آرزویم این است دلت خوش باشد،

نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند،

نشود غصه دمی نزدیکت،لحظه هایت همه زیبا باشد.

از خدا میخواهم که تورا سالم و خوشبخت بدارد همه عمر و نباشی دلتنگ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان مهبد كوچولو
27 آبان 91 10:25
سلام عزيزم . خدا بد نده . ايشالله كه بعد از بهبودي صد در صد سرما خوردگي بره و ديگه پيداش نشه كه مهمون ناخونده ي خونه ي همه شده . پاييز و زمستانتان دلتان گرم باد .
مامان متین
27 آبان 91 12:09
سلام خانمی. ان شالله که همیشه تنتون شالم باشه .خداروشکر که حال گل دختری زود خوب شد .شما هم زود خوب میشید ان شالله.ماشالله به خانم گل که این قدر مهربون.خدا حفظش کنه.
مامان نیایش
27 آبان 91 12:53
سلام الهه جون . ایشالا زودتر این سرماخوردگی سمج ازتون دور بشه و یسنای خوشگل هم دیگه رنگ مریضی رو نبینه . ما هم یک ماهی می شه که این مریضی ازمون دل نمی کنه . یسنا خانم میز تحریرت مبارک .
سارا مامان آرام
27 آبان 91 12:53
عزیزم بلا ازتون دور باشه دیگه این فصله و سرماخوردگی همیشه به جشن و عروسی
خاله نسرین
27 آبان 91 13:24
ای الهی که خاله نسرین به قربونت بره عزیز دلم فقط سعی کن خاله جون از این فکرا درموردم زیاد نکنی، باشه؟ خدا رو شکر که این مهمون ناخونده هم بالاخره رفت. مادر و دختر مواظب سلامتیتون باشین خب. ما اینجا غصه مون میشه که راهمون دوره
مامی یلدا
27 آبان 91 20:07
الهی عزیزم یلدای منم سرما خورده
مامان پرهام
27 آبان 91 21:30
سلام پسر کوچولوی منم سرما خورده!
زهره مامان نیایش
28 آبان 91 8:41
سلام عزیز دلم خدا بد نده ایشالا بهتر و بهتر بشی دیگه فصل سرما خوردنه به قول نیایش به نوبت به نوبت همه سرما می خویییم !الهی همیشه سالم و شاد باشید
مامان پریسا
28 آبان 91 9:35
خدا رو شکر که یسنا جون خوب شده. با این حرف زدن در اوج بیماری بیشتر دل ادمو اتیش میزنن ایشالله سلامت باشی گلم تا برای عروسی خاله کلی شادی کنی. ایشالله مامانی هم سلامت باشه مامانی اپیم
مامان نيروانا
28 آبان 91 11:35
الهه ي عزيزم، الهي ديگه واقعاً‌ ننه باباي سرماخوردگي! از خونتون بره و از خونه ي همه. بهت هم گفتم انگار ويروسش فرامنطقه ايه و همه سرما خورده ان. بيچاره ننه سرما كه من هرشب با خوندن قصه ي خانوم بهار از شهرمون ميفرستمش بره. خدا كنه همه خوب باشيم تا پاييز و زمستون رو هم به زيبايياشون دريابيم. آرزویم این است دلت خوش باشد، نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند، نشود غصه دمی نزدیکت،لحظه هایت همه زیبا باشد. از خدا میخواهم که تورا سالم و خوشبخت بدارد همه عمر و نباشی دلتنگ... خيلي قشنگ نوشتي عزيزم. فداي يسناي گلم با اين همه معرفت و فهم و كمالاتش. جونم كه عذرخواهي ميكنه سرماخورده. فداي دنياي قشنگش فدات (راستي براي نظر خصوصيت هم پيگيرم عزيزم. بمحض پاسخ بهت ميگم. فقط ميدونم اينم مث ويروس سرماخوردگي انگار فرامنطقه ايه. نگرانش نباش. فقط صبوري و خوش برخوردي انگار فعلاً افاقه ميكنه)
شهره مامان مینو
28 آبان 91 14:59
اخی الهی...چقدر مهربونن این فرشته های خدا... انشالله که تا الن حسابی سرحال شدین و دیگه این مهمون ناخونده مهمون خونتون نمیشه...
نازنین (مامان ثنا)
28 آبان 91 19:43
انشالله همیشه به عروسی و شادی دوست خوبم. فدای رقصیدن یسنا کوچولو بشم . رقصشو ندیدم ولی میتونم تصور کنم چقدر ناز میرقصه برای یسنا دوست ثنا
مامان آرین
28 آبان 91 20:15
الهی عزیزم چقدر سخته مریض شدن این کوچولوهای نازنین دیگه مامانم که مریض بشه بدتر.اماخوشحالم که الان سلامت هستید انشاالله دیگه هیچوقت سرما نخورین.این یسناخانم شیرین زبون هم از طرف من ببوسید.هزار ماشاالله بهش.
مامان نیایش
29 آبان 91 9:07
خصوصی عزیزم
مامی یلدا
29 آبان 91 9:13
وقتی بچه ها مامان ها رو ناز می کنن آدم قندتو دلش آب میشه .وقتی مریض میشم واقعا غم رو تو چشمای یلدا می بینم .مرتب میاد پیشم دست میکشه تو موهام و بوسم می کنه
پرنیا جون و مامانش
29 آبان 91 11:35
خدا بد نده عزیز خاله خدا رو شکر که خوب شدی پاییز همین دیگه ولی مهم این که شما مقاومت کنی در برابر مریضی ناز خاله دوستت دارم
مامان مريم گلي
29 آبان 91 12:32
انشالله هميشه خوب و شادو سر حال باشين بيا پيش ما
مامانی
29 آبان 91 14:41
خدا بد نده کجایی نیستی
مامان آناهيتا
29 آبان 91 15:12
فدات بشم يسناي من كه از ماماني مراقبت مي كني. فدات بشم من كه از ماماني معذرت خواهي مي كني. ان شااله زود زود سر حال بشي الهه جوني. ببوس يسناي نازم رو.
الهام مامان آوینا
29 آبان 91 21:18
انشاا... که الان خوب خوب شده باشید. تو فصل سرما می بایست بیشتر مواظب بود ولی چه میشه کرد.... جالبه که جای یسنا جون را جدا کردید از خودتون. تخت اوینا تخت نوجوان هست به همین دلیل هنوز پیش خودمون می خوابونمش. پدرش هم میگه بچم گناه داره بذار پیش ما بخوابه
مامان پارمیس
29 آبان 91 21:25
ای وای الهه جون خدا بد نده.
الهی قربون این دختر مهربون و با محبت. چه لذتی داره آدم دخترش اینجور نازشو بکشه.
از خدا میخواهم که تو را سالم و خوشبخت بدارد همه عمر
بسیار زیبا بود


سلام وحیده جون هفته بدی بود واسمون ولی خدا رو شکر که گذشت.نمیدونی چقدر کیف میکردم وقتی بوسم میکرد تا خوب بشم.