یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

وقتی یه چیزی رو بخوای میشه

1391/8/17 1:08
نویسنده : مامان الهه
1,209 بازدید
اشتراک گذاری

قصه از یه عکس شروع شد. از عکسی که فریبا جون توی یکی از پستهاش گذاشته بود. روزی که دست نیروانا رو گرفته بود و از یه راه دور و فقط به عشق ستاره زندگیش راهی تهران شده بود تا با دختر نازش توی نمایشگاه غنچه های شهر برج میلاد شرکت کنه.وقتی اون عکس رو دیدم بدجوری ذهنم درگیرش شد. همون عکس باعث شد صدای دوست جونم رو بشنوم.فریبا جون راهنمایی های لازم رو کرد.یه دودوتا چهارتایی با بابا محمد کردیم و دیدیم که خیلی خوبه و تصمیم گرفتیم که عملیش کنیم. اون روز راهی اصفهان بودیم و نمیشد برنامه رو به هم بزنیم. آخه خیلی وقت بود که اصفهان نرفته بودیم و همه دلشون واسه تو وروجک تنگ شده بود. من و تو هم همینطور. همش میگفتی بریم خونه مامانی و بابایی بریم پیش خاله نسرین. واسه همین از خاله افسانه خواستم که بره و تصمیم ما رو عملی کنه.ولی خاله نازنینت همون چندروز شیفت کاریش بود ونمیتونست که بره.ولی با اینحال نه نگفت و گفت سعی خودش رو میکنه. پیش خودم گفتم دیگه نمیشه ولی باز دوباره خودم و امیدوار کردم  و گفتم اگه قرار باشه که مال تو بشه حتما بهش میرسیم حالا از طریق نمایشگاه نشد عیب نداره. نمایندگیش رو پیدا میکنم. یه روز مونده بود که نمایشگاه تموم بشه که یه پیامک از فریبا اومد که دسترسی به نت نداره و ازم خواست مشخصاتش رو واسه خاله وحیده بفرستم. دیدم خاله وحیده هم خیلی مشتاقه که پارمیس هم یکیش رو داشته باشه. وقتی بهش گفتم که من هم دلم میخواست که واسه یسنا بگیرمش ولی راه دور مانع شده گفت که عموی پارمیس میتونه بره و واسمون بخردش. وای از خوشحال بال درآوردم.نمیدونی چقدر خوشحال شدم وقتی این حرف رو شنیدم.وحیده جون ممنونم ازت. و حالا بعد گذشت دقیقا یک ماه از اون قضیه بالاخره اون میز و صندلی اومد توی اتاقت. وقتی شوق و اشتیاقت رو واسه نشستن روی صندلیهای کوچیکش و کشیدن نقاشی روی میز سبزرنگش رو میبینم میفهمم که پافشاریم بیمورد هم نبوده و قرار بوده که اون میز و صندلی مال تو بشه. مبارک باشه عسل بانوی موطلایی من

میز یسنا

 

green cute

 

یسنا و میزش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (38)

نازنین (مامان ثنا)
17 آبان 91 1:24
عزیزم مبارکت باشه چه میز و صندلی قشنگی . دست مامانی درد نکنه
سارا مامان آرام
17 آبان 91 7:32
به به چه میز و صندلی قشنگی مبارکش باشه انشاءالله دست بابا و مامان مهربونش هم درد نکنه
مریم مامی آیدا
17 آبان 91 9:31
وای چه نازه مبارکش باشه ای ول مامان مهربون
مامان آرین
17 آبان 91 10:18
به به مبااااااااارکت باشه عریرم
مامان یسنا
17 آبان 91 15:46
سلام چه یسنا کوچولوی نازی دارین میزش هم مبارکش باشه خیلی خوشگله ما هم اراکیم و یه یسنا کوچولو داریم


آخی چه بامزه. کاش آدرس وبلاگی چیزی میذاشتی عزیز تا بهت سرمیزنم
مامان آرینا موفرفری
17 آبان 91 20:29
مبارک باشه عزیزم خیلی خوشگله
مامان پارمیس
17 آبان 91 23:12
مبارک باشه عسلی. دست مامان و بابات درد نکنه
خاله ندا
17 آبان 91 23:28
عجیجم چه ناز شدی! ایشالله پشت میز مهندسیت ازت عکس ببینیم بیا دیگه دلمون برات تنگ شده جوجو
مامان سید کوچولو
18 آبان 91 0:28
چه خوب شد اخر قصه تون
شهره مامان مینو
18 آبان 91 11:00
مبارکش باشه...چه برقی هم میزنه چشماش...دست خودتون و دوستای مهربونتون هم درد نکنه...راستی دو سه تا ÷ست عقب موندی خاله...به ما سر بزن...
خاله الهام
18 آبان 91 12:25
به به چه ميز خوشگلي مبارك باشه
مريم مامان آريا
18 آبان 91 12:52
چه میز و صندلی قشنگی مبارک باشه عزيزم دست بابا و مامان درد نکنه بوسسسسسسسسسس
سمی مامان امیرین
19 آبان 91 11:32
مبارکت باشه نازنین...
یعنی اینو از نمایشگاه گرفتین؟!



ممنون خاله. بله از نمایشگاه خریده شده
ناهید مامان فاطمه گلی
19 آبان 91 21:37
سلام به به چه میز وصندلی نازی مبارک باشه قدرشو بدون که مامانی خیلی زحمت کشیده تابرات بدستش آورده می بوسمت خاله جون
مامان مهبد كوچولو
20 آبان 91 8:03
به به مبارك باشه عزيز دلم . خيلي خوشگله ميز و صندليت دست ماماني درد نكنه .
مامان آناهيتا
20 آبان 91 8:46
مباركت باشه عزيز دلم. برات بهترين ها رو آرزو مي كنم موطلايي خاله. الهه عزيزم، ممنونم بخاطر خبر خوبت. متاسفانه من هنوز مجله شهرزاد رو نديدم. لحظه شماري مي كنم كه خواهرم برام از كرمان بفرسته و من شاهد اين پيشرفت باشم. بازم ممنونم خانمي.
مامان سونیا
20 آبان 91 10:04
خیلی زیبا و قشنگه مبارکت باشه عزیزم حالا بشین نقاشی های خوشگل خوشگل بکش بعدشم مامان الهه بگذار تا ما ببینیم خانم کوچولو
رضوان مامان رادین
20 آبان 91 10:32
چه میز و صندلی یسنا جونی خریدی مبارکت باشه خاله. خیلی خوشگلن
مامی یلدا
21 آبان 91 11:08
ای جونم یسنا خانم چه نازی
مامان نیایش
21 آبان 91 11:44
سلام عزیز دلم چه قدر دلم براتون تنگ شده بود اومده بودم اینجا و پستت رو خونده بودم اما یه هو نیایش سیستم رو خاموش کرد و نتونستم نظر بذارم دخمل منه دیگه چه کار کنیم مبارکت باشه یسنا جونم خیلی قشنگه خیلی خیلی زیباست این میز و صندلی ها حالا چرا دو تا صندلی گرفتی ؟ یکیش هم حتما واسه آبجی یا داداشی نگه داری خب؟! دست مامان و بابا درد نکنه که اینقدر زحمت میکشن و شادی تو اینقدر براشون مهمه ایشالا همیشه ازش خوب استفاده کنی و بتونی خوب و سالم نگهش داری واقعا جالب بود خیلی خوشم اومد الهه عزیزم واقعا جاتون خالی بود ان شاالله سعادت دیدنتون رو داشته باشیم واقعا دوست های خوب برای هم نعمت هستن فریبا جونم که به آدم انرژی میده همیشه زنده باشی و شاد گلم ممنون اومدی
مامان محمدرهام جون
21 آبان 91 12:00
چه میز وصندلی گوگولی مبارکت باشه خاله جونی دست مامانی مهربونت درد نکنه.
مامان پریسا
21 آبان 91 15:09
مبارک باشه یسنا جونم. افرین به این اراده دست مامانی درد نکنه
ناهیدمامان فاگمه گلی
21 آبان 91 16:10
سلام مامان ساینای گل ممنونم که بهم انرژی دادید خیلی خوشحالم کردید از حضور زیبایتان ممنون می بوسمتون ساینا جونو ببوس
صبا جان
21 آبان 91 18:55
یسنا جان خیلی میز و صندلیت خوشگله، مبارکت باشه عزیزم
شهرزاد مامان حسین
21 آبان 91 20:07
به به. مبارکش باشه. خیلی خوشگله. شما هم که به قوانین جاذبه آشنایین بانو
♥ الهه مامان روشا جون♥
21 آبان 91 23:11
مبارکت باشه عزیزم. خیلی خوشگله.
مامان نيروانا
22 آبان 91 9:50
سلام الهه ي عزيزم، ديشب با نيروانا با ذوق هر چه تمام تر اين پستت و عكساي قشنگش رو خونديم و ديديم. واسطه ي خير شدن هميشه خيلي به آدم ميچسبه، اينو به خودتم گفتم. خدا كنه هميشه از اين افتخارها نصيب آدم بشه. عاشقتم و عاشق يسناي گلم. الهي همه ي نشستنهاي يسنا و دوستاي گلش پشت اين ميز و صندلي پر از خاطره هاي ناب دوست داشتن باشه. ميبوسمتون
الهام مامان آوینا
22 آبان 91 10:51
مباااااااااااارکت باشه یسناجون. این جور که معلومه از همه لحاظ ایمنیش برای کودک حفظ شده. امیدوارم بهترین استفاده را داشته باشی یسناجون با این میزی که مامان و بابا برات زحمت کشیدن و تهیه اش کردن....
مامان مهبد كوچولو
22 آبان 91 12:40
سلام الهه جون من امروز تو ني ني گپ كلي منتظرت شدم ولي خبري ازت نشد !!! دوست داشتم باهات چت كنم ولي انگار حواست نبود
مامان روانشناس
22 آبان 91 15:48
مامان یسنای عزیزم خیلی خوشحال میشم به وب روانشناسی ما بیاید و در بحث های ما شرکت کنید http://psychology.niniweblog.com/
مامان باربد
23 آبان 91 12:32
درود الهه عزیزم و یسنای گلم دلمون کلی براتون تنگ شده بود ما دوباره برگشتیم .تمام پستهای قشنگت را خوندم الهه عزیزم.
مامان نیایش
23 آبان 91 19:48
XXXXXXXXXXXXX
ناهیدمامان فاطمه گلی
24 آبان 91 13:36
سلام من فاطمه ابجی ناهید جون فعلا مدیریت وبسایت دست من هستش تا نی نی جدید بیاد و ایشالا خود ابجی ناهید مدیریت کنه و دوباره به شما سر بزنه ولی منتظر حضورتون هستیم و ما رو تنها نزارید مخصوصا ابجی ناهید رو و براش دعا کنید که ایشالا بسلامتی نی نی دنیا بیاد التماس دعا.
مامان نسترن
24 آبان 91 18:24
مبارکه عزیزم. چقدر نازه. کمتر این طرحیشو دیدم. میشه لطفا بگی چند خریدی؟
مامان یسنا
25 آبان 91 0:29
سلام مامان یسنای عزیزم من ویسنا هم بالاخره اومدیم واقعا خوش به حال یسنا خانوم که مامان باحوصله ای مثل شماداره بوس واسه یسنای شما ازطرف یسنای من مبارک باشه میزوصندلی خوشگلش ایشالله.فردا به دخترم عکسشونشون میدم ببینم چی میگه در باره اش بهمون سربزنید ممنونم
ناهیدمامان فاطمه گلی
25 آبان 91 14:31
سلام به دوستای خوب ابجی ناهید و فاطمه کوچولو.. میخوام یه خبر خوب بهتون بدم نی نی ابجی ناهید امروز به دنیا اومد... سالم و سلامت شکرخدای مهربان... قربون شما که دعا کردید و نگران بودید...
محمد
26 آبان 91 17:34
مامان متین
27 آبان 91 12:12
به سلامتی .ایشالله با خوشی همیشه ازش استفاده کنه و اثر های هنری زیادی رو خلق کنه.