یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

روزهای لجبازی

1391/3/21 2:14
نویسنده : مامان الهه
484 بازدید
اشتراک گذاری

یسنای من

نمیدونم که وقتی این نوشته ها رو میخونی چندسالته؟ نمیدونم کی کلید نوشته هام رو دستت میدم... شاید وقتی که خودت هم قرار باشه مسئولیت یه فرشته رو  تا آخر عمرت قبول کنی..

یه وقتهایی یه مادر هم میتونه کم بیاره... با تمام راهکارهای تربیتی... روانشناسی...با تمام مهر مادری... عشق مادری...

یه وقتهایی همه عالم و آدم دست به دست هم میدن تا بهونه ای بشه واسه دل گنجشکی یگانه دخترت که بغضش ساعتها به گریه تبدیل بشه...فقط جرقه ای برای این همه گریه کافیه.... ناز و نوازش... قهر و دعوا... جایزه و تهدید... هیچکدوم نمیتونه مانع از این بشه که دخترت... پاره تنت... دست از گریه و جیغ برداره... این مشکل وقتی بزرگتر میشه که توی جمعی غریب گریه و زاری راه بندازه...اونجاست که همه راهکارهات واسه یه مادر نمونه بودن نقش بر آب میشه و میمونی که باید چکار کنی... دعوا نمیشه کرد چون عزت نفسش پایین میاد....باج نمیشه داد چون فکر میکنه میتونه با این کار پیش ببره...مهربون باشی و نوازشش کنی صدای گریه بالاتر میره...خدایا پس چه باید کرد؟؟؟و این سوالی بود که من امروز بارها و بارها از خودم پرسیدم که چه باید کرد؟؟؟؟؟ ولی بی جواب موند... و اینجا اعتراف میکنم که در مقابل گریه های دخترم کم آوردم... واین بدترین روز زندگی یک مادر است...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

الهه مامان روشا جون
21 خرداد 91 2:21
خدا کمکمون کنه چه راه سختی.یعنی سر هر چیزی گریه زاری میکنه؟؟؟؟؟؟؟


هر چیزی که نه ولی مواقعی میشه که پرزدن یه مگس هم واسش میشه بهونه. از حق نگذریم دختر خوبیه ولی خوب یه وقتهایی دنبال بهونه است
آبتین گل پسر مامان
21 خرداد 91 2:26
سلام عزیزم من نه ماهه کم اوردم ! ولی میگذره! فقط یه مادر میتونه رنج یه مادر رو درک کنه چه شبها و روزها که با گریه گذشت! چه ماها که با رنج مدام سپری شد... فدای یه لبخند یسنا و آبتین! این نیز بگذرد عزیزم...نگران نباش ! التماس دعا
مامان باربد
21 خرداد 91 3:27
سلام همشهری خدا نکنه کم بیاری این تازه اول راه . با صبر همه چیز درست میشه این تاوان مادر بودن ماست.
مامان نيروانا
21 خرداد 91 8:04
الهه جونم، فداي دل درياييت كه هنوزم به حكم مادري براي بارونهاي بهاري گنجيشككت جا داره. نميدونم چي بگم ولي فقط براي راهنمايي كتاب SOS كمك براي والدين رو حتماً بخون و سي دي ش رو ببين. فكر كنم راه حلي توش باشه. به اين سايتها برو براي اطلاع بيشتر و خريد: atiehclinic.com , atiehshop.com صبور باش و استوار و سر بزير و سخت. موفق باشي عزيزم.ميبوسمتون
مامان مهبد كوچولو
21 خرداد 91 10:41
سلام ماماني . من دركتون ميكنم . به اميد اينكه هيچ مادري تو اين لحظات كم نياره !!!!
مامان الهه
21 خرداد 91 14:10
سلام عزیزم نبینم و نخونم که کم آوردیاااااااااا!!! محکم باش و پابرجا
مریم مامی آیدا
21 خرداد 91 14:14
سلام خوبی مامان الهه داشتم از کوچه پس کوچه ها رد میشدم دیدمتون بیا با هم دوست؟ باشه؟ منم آیدام یه عالمه تو مجله معروفه یه عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالمه
مریم مامی آیدا
21 خرداد 91 14:16
برای نشون دادن حسن دوستیم لینکتون کردم
رضوان مامان رادین
21 خرداد 91 16:50
عزیزم صبور باش .خیلی سخته.اگه راهکار مناسبی پیدا کردید.منم در جریان بذارید.ممنون
مامان نیایش
21 خرداد 91 23:23
الهه عزیز سلام همه ما مادر ها از این روزها کم و بیش داریم و واقعا چه قدر سخته که آدم بخواد اون لحظه به خودش مسلط باشه و بهترین کار رو کنه گاهی وقتا دانسته ها هم به دردت نمیخوره نمیدونم ولی میدونم که خیلی باید صبور باشیم خیلی عزیزم من کتاب کلید های رفتار با کودک دو ساله رو داشتم بیشتر اوقات به دردم خورد دوست داشتی بگیر و نگران نباش عزیزم جواب رو برات تلگراف میکنم
مامان يگانه
23 خرداد 91 12:14
براي منم پيش اومده ميدونم سخته سوره والعصر رو بخون براي صبر خوبه من اينجور مواقع سعي ميكنم با يگانه صبت كنمو بهش ميگم دخترم اگه گريه كني كه من نميفهمم تو چي ميخواي بايد به ماماني بگي چي ميخواي تا ماماني بفهمه و...
مامان يگانه
23 خرداد 91 12:16
البته گاهي هم بچه ها الكي بي هيچ دليلي گريه ميكنن شايد مثل ما بزرگترها دشون ميگيره
الهه مامان روشا جون
24 خرداد 91 2:52
واسه یسنا جونم. من آپم
مامان ملینا
24 خرداد 91 10:43
مامان یسنای مهربوننگران نباش این مشکل تنها برای شما نیست بعضی از مادران هم این مشکل رو دارن ولی باید انقدر صبر داشته باشیم تا بتونیم یه راه حل خوب پیدا کنیم تو این جور مواقع اگه بی حوصله هم شدی به نظر من بهترین حالت بی توجهی هست که بچه خود به خود آروم می شه. منم چند روز پیش این مشکل رو داشتم دیدم برای چیز بی خودی داره گریه می کنه اولش ناز و بوس و ...اما دیگه بی خیالش شدم دیدم آره داره کم کم آرو م می شه .پس نگران نباش .الهی قربون اون دل مهربونت برم مامانی یه سر هم به ما بزنید
مریم مامی آیدا
24 خرداد 91 16:14
آپم عزیزم
محمد پوریا
24 خرداد 91 20:09
امیدوارم موفق باشی
مامان دینا
25 خرداد 91 0:08
مامانی خدا قوت .در این جور مواقع فقط صبوری راهکار مناسبیه.
mamani helena
25 خرداد 91 14:47
salam azizam hamishe vaghti be madaramon negah mikonim ye sabre khasi to vojodeshon hes mikonim in hamon chiziye ke madar ro az baghiye adama valatar mibare sabor bash gole man
مامان فاطمه گلی
26 خرداد 91 13:07
عزیزم برای هر مادری مطمئنآ پیش میاد من در چنین مواقعی از اتاق میرم بیرون ودر خلوت خودم تو فکر میرم برای آیندش که نکنه تا آخر همین باشه بعضی وقتها هم گریه می کنم ولی همه بچه ها یه مشکلی برای خودش داره من مشکل دخترمو تواین می دونم که وجود باباشو خیلی کمرنگ می بینه 22روز سرکاره واین بچه....................... موفق باشید گلم یسنا گلی یه خانومه
الهه مامان روشا جون
26 خرداد 91 22:22
سلام الهه جون چرا پست یا عکس جدید از یسنا جونم نمیذاری خیلی دلم براش تنگ شده.
مامانی درسا
28 خرداد 91 1:17
الهی ...... مامانی راست میگی ...... ولی فک کنم بهترین کار همون هیچ کاری نکردنه ....... پس فک کنم کم نیوردی و کار درست رو انجام دادی عزیزم .......یه بوس گنده واسه یسنای خاله که گاهی وقتا یه نموره لجباز میشه ....
منامامان یسنا
28 خرداد 91 13:27
الهه جونم عزیزم فقط یسنا رو از مکانی که باعث ناراحتیش شده دور کن تا بتونی راحت تر بهش برسی اگه تو جمعی هستی اروم ببرش یه جای خلوت یا یه جایی که براش جالبه
مامان اراد
29 خرداد 91 18:15
سلام عزیزم. به یسنا جون رای دادم عیبی نداره مامانی با تحمل اونم حل میشه.بسپار به گذر زمان و بذار گریه کنه تا دلش خالی شه ارادم خیلی کم اونطوری میشه ولی بعضی وقتها من تسلیم میشم نمیشه همیشه با طفلکا جنگید که
پرنیا جون و مامانش
30 خرداد 91 10:29
مادر مهربون اگه گریه نکنن اگه ناز نکن اگه نخندن اگه....که بهش.ن نمیگن فرشته نمیگن بچه.ببه ما نمیگن مادر......درسته ما در مقابل کسایی کم میاریم که دوسشون داریو و فقط در مقابل اونهاست که صبوری می کنیم. پس این هست نشانه مادری
مامان ماهان
7 تیر 91 9:34
سلام گلم صبور باش