حوله آستین دار
وقتی هنوز به دنیا نیومده بودی،اون موقع که با مامانی سرگرم خرید سیسمونی شما که قد نخودچی بودی بودم،از رولان واست یه ست حوله حمام خریدم. از این حوله های کلاهدار که همه نی نی ها دارن. رنگ حوله منو عاشق خودش کرد یه ترکیب گلبهی-ارغوانی.همون موقع تو رو تو اون حوله تصور کردم و دلم ضعف رفت. به دنیا اومدی و اون حوله شد همراه همیشگی تو بعد از هر آبتنی و من هر وقت که تو رو با اون حوله میدیدم دلم ضعف میرفت واسه بغل کردنت.پیش خودم حساب کرده بودم که حداقل تا 3 سالگیت یا شایدم بیشتر بتونی ازش استفاده کنی. آخه نه اینکه کوچول موچولی حالا حالا میتونی ازش استفاده کنی ولی به این فکر نکردم که دختر کوچولوی مامان داره بزرگ میشه و آرزوهای خودش و منطق خودش رو داره. یه روز که بابا از سرکار اومده بود و داشتیم با هم حرف میزدیم. توی صحبتهام ازت تعریف کردم که چقدر امروز دختر خوبی بودی و حرف مامان رو گوش دادی و خودت بازی کردی و وسیله هات رو جمع کردی.بابا هم به پاس این همه خوب بودن رو به شما دختری کرد و گفت بابا چون دختر خوبی بودی میخوام واست جایزه بخرم خودت بگو چی دوست داری؟شما هم یه نگاهی به من کردی و بعد به بابا با ذوق گفتی حوله بخر بابا !! با تعجب نگاهت کردم و گفتم که مامانی شما که حوله داری! با یه غم خاصی گفتی حوله نسنا آستین نداره!!! اونجا بود که فهمیدم تو دل این دختر کوچولوی مهربون مامان چی میگذره!! وای خدایا دیده بودی که حوله من و بابا پالتوییه و به قول خودت آستین داره دلت میخواسته که یه جورایی حس بزرگ شدن رو داشته باشی. این شد که فردای اون روز سه نفری رفتیم بیرون و واست یه حوله جدید خریدیم که به قول خودت آستین داشته باشه و جالب که رنگش رو هم خودت انتخاب کردی و خوب دقیقا معلومه چه رنگی انتخاب میکنی مثل همیشه آّبی!! خداییش وقتی این حوله رو میپوشی خیلی خوردنی میشی