یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

رنگ و وارنگ

1391/5/11 14:38
نویسنده : مامان الهه
869 بازدید
اشتراک گذاری

یه جمله ای رو این روزها ازت زیاد میشنوم دخترکم. بیبینم کداس؟(ببینم کجاست؟) هر حرفی که بزنیم یا کاری کنیم سریع میای میگی بیبینم کداس؟ مثلا میگم وای امروز چقدر خسته شدم! سریع میگی بیبینم کداس؟؟ و من میمونم که چطوری خستگی رو نشونت بدم!

قرار بود که واسه چکاپ برم دکتر. با اینکه قرار بود که سه نفری بریم ولی یکمی اذیتت کردم و گفتم بمون پیش بابا که مامان بره دکتر و زودی بیاد. قیافه ات تو هم رفت و بعد یه دفعه یه فکری به ذهنت رسید و با دستای کوچولوت به دلت فشار دادی و گفتی دلم درد میکنه!! بریم آقای دُتُر!!

قراره که واست تخت سفارش بدم که بسازن. اول رفتیم چند تا فروشگاه تا مدلهای جدید رو ببینم و بعد بریم سفارش بدیم. اولین فروشگاهی که رفتیم از دیدن اون همه رنگ و تخت و وسیله بچه ذوق زده شدی و هی پشت سرهم میگفتی منم میخوام منم میخوام!!

عاشق عرق نعنا شدی به محض اینکه یه کوچولو دلت درد میگیره میگی مامان انّ نا بده. فکر میکنی که همه دردها با خوردن عرق نعنا خوب میشه یه روز بابا داشت میگفت دستش درد میکنه. بعد از اینکه اول محل درد رو وارسی کردی و کفتی بیبینم کداس؟؟ اومدی به من گفتی مامان انّ نا بده بابا بخوره خوب شه!

واست رنگ انگشتی گرفتم تا این روزهای گرم و کش دار رو تو خونه با هم سر کنیم ولی فقط وقتی من باشم بازی میکنی و اگه از پیشت برم در رنگها رو میبندی و میای دنبالم. خیلی خوشت نمیاد که دستات رنگی بشن واسه همین زود میگی بشور.اگه به بدنت بخوره که دیگه هیچی!!!

این روزها توی کارتون ها و کتابها دنبال مامان و بابای شخصیتها میگردی فکرکنم نشونه اینه که داری مفهوم خانواده رو درک میکنی و متوجه شدی که خانواده یعنی مامان و بابا و یه بچه. خوشحالم واست عزیزم

وقتی به چشمات نگاه میکنم تمام دنیا رو توش میبینم.دنیای من دوستت دارم و سادگی کودکانه ات را با هیچ چیز عوض نمیکنم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (28)

الهه مامان روشا جون
11 مرداد 91 15:10
یسنا عزیزم خیلی با مزه حرف میزنی.دلم ضعف رفت جوری که عرق نعنا هم کارساز نیست. اگه دوست داری بیا حسابی وارسی کن ببین الکی نگفتم واقعا دلم خواست با اون شیرین زبونیات فشارت بدم. مامانی چه قدرم وسواس تشریف داره دخملی که دوست نداره رنگا بهش بخوره.
مامان امیرحسین ومحیا
11 مرداد 91 15:41
چه شیرین زبون شده یسنا خانم. ببوسش مامانی.
شهره مامان مینو
11 مرداد 91 16:08
شیرین زبون و خوردنی....خدا حفظت کنه....
وحیده
11 مرداد 91 16:30
الهی قربون این دختر ناز .نوش جونت خاله جون.عرق نعناع این فصل واسش خیلی خوبه.خدا شما خونواده گرم و دوست داشتنی رو حفظ کنه.
رضوان
11 مرداد 91 19:10
عزیزم صچقدر تو شیرین زبونی. خیلی شیرینی خاله
مامان نیایش
12 مرداد 91 0:06
بیبینم کداس؟ کی؟ همین عزیز شیرین زبون دیگه می خوام بوسش کنم دخملی ناز می دونی منو یاد نیایشی انداختی شما بچه ها بعضی وقتا چه قدر شبیه هم هستید افکار و کاراتون و دل های پاکتون صد البته فقط یسنا جونی اگه بدونی نیایش با رنگ انگشتی چه ها که نمیکنه همه جاش رو رنگی میکنه و بعدم میگه ببین چه خوشگل شد وای تازه الان یاد گرفته بعد که خوب خودش رو رنگی کرد میره چهار پایه می ذاره و دستاش رو که تا آرنج رنگی شده می شویه!!! حتما تو هم همین روز ها رو تجربه خواهی کرد هم تو هم مامانی مهربون و خوش ذوقت موفق باشی همیشه و لبات خندون
مامان نیایش
12 مرداد 91 0:07
فقط یه چیزی یادم رفت اونم اینکه نیایش به شدت از دکتر میترسه یعنی میگم ترس یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی تو رو خدا دعا کن که بفهمه که نباید بترسه دخمل باهوش
مامان آراد(خاطره)
12 مرداد 91 2:08
جانممممممممممممممم.. قربون شیرین زبونیات....موش بخوره اون زبونتو... عسلللللللللل
مامان الهه
12 مرداد 91 2:15
بدون تعارف میگم هر بار که مطالبتون رو میخونم کلی از دست این دختر شیطون و باهوش میخندم مثلا همین که خودشو زده به دل درد آخه چقدر این بچه ها میفهمند راستی عکسی که توی پست قبلی گذاشتین خیییییییییلی نازه
مامان دینا جون
12 مرداد 91 3:00
اخ شیرین زبون اگه پیشم بودی حسابی میچلوندمت
مامان سونیا
12 مرداد 91 14:31
ببینیم مامانی این یسنا خانوم کداس تا بگه همه خاله هارو عاشق خودش کرده 100000واسه یسنا جونی
سپیده
13 مرداد 91 15:45
سلام. دختر گلتونو تو مسابقه شرکت دادیم. لطفا تبلیغ کنید تا دوستان وبلاگی به شما رای دهند. رای گیری روز شنبه تا دوشنبه است. با تشکر.
مامان پریسا
13 مرداد 91 18:14
سلام. ممنون الهه جان. مطمئن باش تجربه ی شما برای من خیلی باارزشه. طبق نظر شما من هم دست نگه داشتم تا به اون چیزی که گفتیدبرسم. یعنی نشونه من هم با افتخار شما رو لینک کردم. امید وارم دوستان خوبی برای هم باشیم
مامانی درسا
14 مرداد 91 3:08
عزیزم یسنا گلی با این حرف زدنت ...... مامانی اسپند یادت نره ..... ببوس این گل دخملی رو
مامان سید کوچولو
14 مرداد 91 3:58
قربون دختر تر و تمیز و مامانی ام برم
مامان آراد(خاطره)
14 مرداد 91 12:14
سلام...الهه جون چطوری باید رای بدیم... آخه میخوایم به یسنا جون رای بدیم
مامان آراد(خاطره)
14 مرداد 91 12:35
ما به یسنا جون رای دادیم
مريم مامان آريا
14 مرداد 91 12:42
سلام عزيزم من تو مسابقه به يسنا گلي راي دادم. عزيزم يه سوال اگه ايرادي نداره کمکم کنيد من يک ماهي هست که تصميم دارم آريا رو از پوشک بگيرم. ولي متاسفانه اصلا تو دستشويي جيش نميکنه.شايد 45 دقيقه باهاش تو دستشويي باشم ولي کاري نميکنه مياد بيرون تو شورت آموزشيش ميکنه. فقط هم از زمانيکه بيدار ميشه تا بعدازظهر بدون پوشکه بعدش پوشکش ميکنم.
سمی مامان امیرحسین و امیرعلی
14 مرداد 91 13:01
جانم..کداس!!! چه خوبه که عرق نعنا دوست داره..عالیه... تختشم پیشاپیش مبارک باشه. حتما یه سری به اون ادرس میزنم.
زهره مامان نیایش
14 مرداد 91 13:23
من به شما رای دادم یسنا جونی لبات همیشه خندون عزیزم
مامان مهبد كوچولو
14 مرداد 91 13:59
سلام . عزيز دل ِ خاله هر روز شيرين زبونتر از ديروز .... دينگ دينگ عروسك خانوم تميز كه دوست نداره دستاش رنگي بشه
مامان آرینا موفرفری
14 مرداد 91 14:01
خصوصی داری عزیزم.
مامان يگانه
14 مرداد 91 14:31
ماماني و يسنا جون سلام
بهتون راي داديم
ماماني يك پست يا توي پست ثابت بذار كه يسنا توي مسابقه شركت كرده و آدرسش اينه و اينجوري بايد راي بدين و يسنا جون شماره 18
آخه كلي گشتم ببينم عكس يسناجون كداس؟


چشم. ببخشید واسه زحمتی که دادیم
الهه مامان روشا جون
14 مرداد 91 14:51
الهه جون من به دخمل گلت رای دادم.ایشالا برنده بشه.به خدا همین الان نظرت رو دیدم حتی هنوز نظرا رو تاییدم نکردم .دیگه نمیدونم مهلت مسابقه تا کیه ایشالا دیر نشده باشه.
مامان نيروانا
14 مرداد 91 15:09
يسناي عزيزم،‌اولين وبلاگي كه صبح زود، بعد از وبلاگ نيروانام باز كردم وبلاگ قشنگ تو بود با اين شرح شيرين كاريا و شيرين زبونيات، كامنت رو زدم و نوشتم "يسناي عزيزم" و حالا ببين كي دارم بقيه ش رو مينويسم
با اينكه خيلي شبيه نيرواناي مني ولي اين اٌنا خوردن و دُتُر رفتنتون اصلاً به هم نرفته. همچنين شيوه ي برخوردتون با رنگ انگشتي، ببخشيد رنگ مُشتي (دقيقاً به همين حجم). غافل بشي نيروانا يه Body Painting از خودش بجا ميذاره بيا و ببين. يه روز چنان ناحيه ي شكم و رانهاي مبارك رو با رنگ و كف دستش ماله كشي كرده بود كه با مكافات پاكش كرديم. آخه رنگ انگشتياي باكيفيتش تموم شده بود و بناچار گواش ساخت وطن در اختيارش گذاشتيم.
جونم برات بگه شازده كوچولو كه خيلي دوسِت دارم با اين مشخصه هاي وجوديت كه خاص خودته.
وبلاگ ساجده جون هم رفتم و به افتخارت رأيي به صندوق انداختم.
تو هم هي از ما پيش ِ مامانِ گلت تعريف كن كه بازم هواي اين رفيقِ حواس پرت ولي مخلصشو داشته باشه يه وقت تركمون نكنه،‌آخه اونم خيلي دوسِش داريم


سلام خاله جون دست شوما درد نتُنه!! من هم شوما لو دوس دایم. مامانم هم دوست دایه فگط اذیت میکنه همین.خودش گفته بهم
منا مامان یسنا
14 مرداد 91 20:32
واقعا چقدر دنیای ببچه ها زیباست وازش مهربانی ومحبت میباره دعا میکنم این پاکی وزلالی همیشه وتا اخر عمر باهات باشه وهیچ جوری نشه ازت جدا کرد
مامان باربد
15 مرداد 91 2:58
جیگر این شیرین زبانیهات عزیز خاله
مامانی
15 مرداد 91 10:03
ماشالا داره خانوم میشه
دیروز رفتم آرایشگاه یه خانومه با بچش اومد صحبت شد در مورد عرق نعنا دختر خانم آرایشگر به مامانش گفت مامان اینجا عرق نعنا داریم بده به خانم تا خوب بشه ما رو میگی هاج و واج مونده بودیم بچه ها ماشالا همه چیزو درک میکنن


ما فکر میکنیم که بچه ها چیزی متوجه نمیشن ولی اشتباهه