یسنایسنا، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

یه دنیا یه یسنا

آشتی با رنگها

1391/12/3 1:00
نویسنده : مامان الهه
699 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره با رنگ انگشتی آشتی کردی اونم چه آشتی دلپذیری....

رنگ انگشتی، یسنا رنگ انگشتی آریا

 

رنگ انگشتی

 

رنگ بازی

 

 

رنگ بازی

 

 

 

وقتی بهت گفتم میتونی روی میزت نقاشی کنی فکر کردی یه چیزی محکم خورده به سرم که اجازه چنین کاری رو بهت دادم. وای نمیدونی چقدر ذوق کردی. و اینبار اصلا دلت نمیخواست که رنگ بازیت تموم بشه و یکساعتی بازی کردی و آخرش با کلی خواهش و تمنای من تمومش کردی و راضی شدی که بریم body painting ای رو که از خودت به جا گذاشته بودی رو تمیز کنیم

چقدر حست قشنگ بود موقع بازی کردن انگار همه حست رو میریختی توی رنگهایی که میذاشتی روی میز و بعد یواش یواش قاطیشون میکردی..

 

اثر هنری

این هم اثر هنریت روی کاغذ  که روی در یخچال جا خوش کرده. همون جایی که خیلی وقته شده محل نمایش آثار هنری تو دختر نازم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

مامان نیایش
3 اسفند 91 9:05
عالی عالی
بهترین کار رو کردی عزیزم افرین الهه جونم که اجازه دادی خوودش رو بروز بده افرین خیلی قشنگ شده کارش اون body painting اش رو عشق است می بوسمت ناز من
راستی پچ پچ رو هم عشق است


خودم بیشتر از یسنا لذت بردم از کارش.. نمیدونی چقدر کیف کرده بود و اون شب چقدر راحت خوابید
مامان متین
3 اسفند 91 12:59
آفرین به هنرمند خاله.

متین منم دوست داره همه رنگا رو باهم قاطی کنه و بعد دشتش رو بهش بزنه و هر جا که دوست داره نقاشی بکشه.



چه عالی..
مامان محمدرهام جون
3 اسفند 91 14:12
مبارکا بادموفق باشی خوشگل خانم


تشکر
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
3 اسفند 91 15:33
آفرین به یسنای هنرمندقربون اون دستای کوچولوت برم من که هم چین نقاشیها و آثار هنری بزرگی میسازه.
الهه جون خیلی کار خوبی کردی که یه میز رو در اختیارش گذاشتی اینجوری قشنگگگگگگگگگگگگ تخلیه انرِی شده .


مرسی خاله مهربون... خودم هم خیلی خوشحالم که اجازه این کار رو بهش دادم خیلی واسش خوب بود
ناهید مامان فاطمه گلی ومحمد رضا
3 اسفند 91 21:06
سلاااااااااااااااااااااااااااام
خیلی وقت بود که پیشتون نیومده بودم یهو دلم هواتونو کرد ماشالله به یسنای نازو خوشگل وهنرمندیش خ.شحالم که بهت خوش گذشته نازنینم


سلام دل منم واستون تنگ شده بود. خوشحالم کردی که اومدی
مامان دینا جون
3 اسفند 91 22:07
یسنای عزیزم خیلی زیبا با رنگه کار میکنیمامان الهه واقعا خسته نباشین


مرسی مامان مهربون
رضوان مامان رادین
4 اسفند 91 17:39
چقدر دختر خوشگلمون هنرمنده.ماشا..........عسل خاله هزارتا بوووووووووسسسسسسسس
الهه جون راستی فقط 3 روز تا تولد فرشته کوچولوی ما مونده...جشن تولدشو کی میگیرید؟ما که دعوتیم؟؟


مرسی عزیزم. در مورد جشت تولدش حتما مینویسم. ببینم راستی شما اراکید؟
مامان پارمیس
4 اسفند 91 18:48

هنرمند پیرهن نارنجی، دل مارو بردی.
عزیییییزم. انگار اولش از اینکه دستش رنگی شده خوشش نیومده. ولی تو عکسای بعدی خوشحاله. چه اثر هنریه زیبایی. زودی بیا با پارمیس اثر هنری خلق کنین. فدای روی ماهت. اون تابلوی آثار هنریتو عشق است


قربون خاله وحیده مهربون. این رنگ بازی رو مدیون دستای کوچولوی پارمیس جونم هستم. وقتی عکسای پارمیس رو دید ذهنیتش مثبت شد به رنگ بازی
منا مامان یسنا
4 اسفند 91 20:00
وااااای چقدر زیبان عزیزم خیلی ناز نقاشی کردی


مرسی یسنا چطوره؟
مامان ترنم
5 اسفند 91 7:29
آفرين به اين گل دختر هنرمند. .و آفرين به اين مامان با ذوق كه اينچنين استعدادهاي دخملي رو شكوفا مي كنه.


مرسی عزیزم
مامان مهبد كوچولو
5 اسفند 91 8:29
سلام عزيز دلم . آفرين به اين دستان كوچك پر توان كه اينقدر قشنگ آثار هنري از خودش به جا ميزاره . بايد براي خاله مهديه هم يه يادگاري بكشي و توي چند روز ديگه كه ميخوام حتما ً ببينمت بهم بديش ها


سلام عزیز دلم. فی مهربونیات. چشم حتما به یسنا میگم که یه نقاشی خوشگل واسه خاله مهربونش بکشه. مهبد نازم رو ببوس
آیگین
6 اسفند 91 0:46
سلام عزیزم ببخش ک دیر ب دیر میام .
آخه نی نی سایت که هستی نمی تونم اسمت رو در بروزهای بلاگفا ثبت کنم واسه همین از دستم در میری ها
شرمنده .
این گل دخترت ببوس خیلی شیرینه
عزیزم همیشه موفق باشه


شما اگه به ما سر نزنی هم پیشم عزیزی و من دلم برای نوشته هات تنگ میشه و پر میکشم به خونه ات
مامان نیروانا
6 اسفند 91 8:39
جوووووونم، هنوزم معلومه با احتیاط و یه کمی چندش دستش رو رنگی کرده
میگم الهه اون میز علیه السلام رو دادی رنگ مالی کنه!!!! نه به مامانی نه به یسنا.
ای فداتون


آره هنوز هم خیلی دوست نداره ولی خوب پیشرفت بزرگی بود برای یسنا که از دست خیس هم بدش میاد... دیدی به چه روزی در اورده این میز پر ماجرا رو؟!!!